|                  
                     
     |                
                   
                     
      
		 
		
		 
               
               
 
 
 
  
     | 
    Book's
      Description:
       
       
       
       
      
	tion] | 
      | 
     | 
   
	
    | 
	سابین به یاد مادرش افتاد متحیر بود، اما اولین بارش نبود که می پرسید چرا او مثل پدربزرگ و مادربزرگش نتوانسته یک رابطهی بزرگ و عاشقانه داشته باشد. با حسرت به یک عشق واقعی فکر کرد، عشقی که در سختی های تقدیر زنده بماند و مثل یک سری از رومئو و ژولیتهای دههی پنجاه از روی چیزهای بیاهمیت و دنیوی اوج بگیرد. آن عشقی که در کتابها میخوانیم، عشقی که در ترانهها دمیده میشود و مثل پرندهای تو را بلند میکند...و تو هنوز محکم بمانی، مثل یک تکه سنگ: عظیم و صبور.  | 
     
	
    
	 
	Tags:  ادبيات ، رمان خارجي, Literature, foreign novel | 
     
 
            
  
                  
 |